سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :28
بازدید دیروز :1
کل بازدید :9211
تعداد کل یاداشته ها : 30
04/2/20
8:49 ع

شأن نزول آیه ی حجاب، زخمی شدن صورت جوانی پس از مشاهده ی یک زن بود.

 

شأن نزول: سوره ی نور، آیه ی 30-31

 

در کتاب کافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق از امام باقر (ع)

چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو

شد- و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار می دادند-(

و طبعاً گردن و مقداری از سینه آنها نمایان می شد) چهره آن زن نظر آن

جوان را به خود جلب کرد. و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن

گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد در حالی که

راه خود را ادامه می داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز همچنان به

پشت سر خود نگاه می کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی

استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت!

هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری

است و به لباس و سینه اش ریخته! ( سخت ناراحت شد) با خود گفت

به خدا سوگند من خدمت پیامبر می روم و این ماجرا را بازگو می کنم

هنگامی که چشم رسول خدا (ص) به او افتاد فرمود چه شده است؟ و

جوان ماجرا را نقل کرد در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا نازل شد

و آیه ی فوق را آورد.

 

 

 

 

ماخذ: تفسیر نمونه-مکارم      جلد: 14 صفحه: 436-435