سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپارنده دانش نزد غیر اهل آن، مانندآویزنده گوهر و مروارید و طلا بر گردن خوکان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :33
بازدید دیروز :1
کل بازدید :9216
تعداد کل یاداشته ها : 30
04/2/20
9:10 ع

پدرم با همه کس مى نشست،اما، مرا مى گفت: با همه کس ننشینم!و نمى دانستم چرا؟!

روزى به نخلى پشت داده، و نشسته بود، و در حال خود،و دیدم که با انگشت خویش بر خاک مى نویسد!پرسیدم: چیست؟!گفت: سخن نخستین است، که نخستین روز، مرا در مکتبخانه آموختند!آرى، الف بود!و مى گفت: جانم فداى الف!الف، همواره به یک حال است، و استوار، چه با خود باشد، و چه با دیگر حرفها!راست مى گفت: هر حرف را که دیدم، وقتى که با حرفى دیگر مى نشست، خودش را مى باخت، و خودش را از دست مى داد!و وقتى که گفت: دوست دارم بمانند الف باشى، دانستم که چرا همیشه ام مى گفت، با همه کس منشین!و دانستم که چرا خود مى نشست!

چون الف کز اتصال حرف باشد مستقیم

 بر نیارد کثرتِ مردم ز یکتایى ترا

 

ماخذ: دامن دامن حکمت-حجت الاسلام رنجبر  

عنوان مطلب: تمثیل - دوستی و یکرنگی در آن